×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

gegli

befarmaien

الف یا علف

منو از یاد ببر.... به همین آسونی مثل افتادن برگ..... به همین آرومی مثل خوابیدن و مرگ.... منو از یاد ببر.... جای این چشمای پر غم بارونی.... جای این دل بستن به منو ویرونی..... منو از یاد ببر.... دست بکش از رویا رفتن و باور کن.... هرچی گل آوردی پیش روم پر پر کن.... منو از یاد ببر.... من از اینجا میرم تو ولی میمونی.... خودتو باور کن بی منم می تونی.... منو از یاد ببر.... منو از یاد ببر

....


الف باي عشق

آ مثل آغاز قصه..... ابتداي آشنايي
اول عشق من و تو..... آخر شعر جدايي

ب مثل بلاي عشقت..... بهترين حادثه من
مثل باران نگاهت..... بر كوير خشك اين تن

پ مثل پايان درد و..... پرسه هاي نا اميدي
پرش زاغ سياهي..... با كبوتر سپيدي

ت مثل ترانه اي خوش..... وقتي كه دلت گرفته
وقتي خستگي دني..... همه در تن تو رفته

ث مثل ثروت عاشق..... گنج عاشقي و مستي
غرق در رؤياي دلدار..... بي خيال از همه هستي

ج مثل جنون عشقت..... جرم يك جوان عاشق
كه تو جاده تو افتاد..... جاده اي پر از شقايق

چ مثل چشم سياهت..... چشم مست مست مستت
چاره جنون عشقم..... چشم ديوانه پرستت

ح مثل حادثه تو..... تو و دلدادگي من
حجم آغوشي كه ميده..... به من آزادگي من

خ مثل خنده لبهات..... خط ابروي بلندت
خانه قلبم ميانِ..... خرمن موي كمندت

د مثل دلي كه افتاد..... توي دستاي يه دلدار
اون رو بشكن يا بسوزون..... اما اون دل رو نگهدار

ذ مثل يك ذهن خالي..... از همه، هرچه بجز يار
همه جا چهره دلدار..... روي هر دري و ديوار

ر مثل رؤياي شيرين..... توي يك صبح دل انگيز
رنگ سبزي كه كشيدي..... روي زردي يه پاييز

ز مثل زيبايي تو..... آنچه در زمانه يكتاست
توي هر تاريك و روشن..... طرح اندام تو پيداست

ژ مثل ژاله پاكي..... كه نشسته توي چشمات
از رو گونه هات مي لغزه..... خون ميشه تو خط لبهات

س مثل سلام اول..... يك سلام سرخ و ساده
يك سبد شعر و ترانه..... كه به من دست تو داده

ش شب و شعر و شراب و......شمع و تنهايي و گيتار
شهر خوابيده به ناز و..... عاشق غم زده بيدار

صاد صبر دل عاشق...... صبر قلبي با صداقت
كه نگاهت طلبيده...... به جفايت كرده عادت

ضاد مثل يك ضيافت...... سور دلداده مجنون
قلم و كاغذ خالي..... جوهري از دل پر خون

طا مثل طلوع چشمات...... بعد از اين شب جدايي
طاقت تمام عاشق..... طپش قلبي فدايي

ظا ظرافت يك نقاش..... توي يك تصوير زيبا
آرزومه كه همه عمر..... بنشينم به تماشا

عين يك عاشق بي دل..... يك اسير قلب در بند
به اميد يك علامت..... يك نگاه، يك ناز، يك لبخند

غين اين غربت غمبار...... يك غريب بي ستاره
يك غروب سرد پاييز...... وقتي چشمات رو نداره

ف مثل فاصله دور...... از اميري تا اسيري
فكر يك فرداي روشن..... اگه دستام رو بگيري

قاف مثل قلب عاشق..... همون قلب تير خورده
قاتلش رو دوست داره..... دست آسمون سپرده

ك مثل كلام مانده..... كه نشد همراه آهنگ
كلمات نانوشته..... روي كاغذهاي بي رنگ

گ مثل يك گردن آويز..... گوهري از جنس الماس
گل سرخي هديه من..... به تو با تمام احساس

ل مثل لحظه ديدار...... لحظه رؤيايي من
لب سرخ تو و لبخند..... لحظه شيدايي من

ميم مثل من و مهتاب..... مي و معشوقه و مستي
من به شوق مهربوني..... تو به ناز و خودپرستي

ن مثل نران ز راهت..... اين نديم بارگاهت
زائر آمده اين راه..... به زيارت نگاهت

و مثل وفاي عاشق..... خواب دلداده بيمار
انتظاري صاف و ساده..... از تو محبوب جفاكار

ه مثل هزار و يك شب..... قصه هاي بي تو بودن
همه از عشق تو گفتن..... از تو چهره نگشودن

ي مثل يقين به عشقم..... به تو اي يگانه دلدار
هرچه جز تو، شعر باطل..... ي مثل يار و فقط يار


جمعه 13 آبان 1390 - 6:23:32 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم